آیات نورانی

صحبت های خدا با ما

آیات نورانی

صحبت های خدا با ما

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پیامبران» ثبت شده است

هو النور

تاریخ هیچ تمدنی خالی از کتاب و کتابت نبوده ‌است، همه فرهنگ‌ها با کتاب آغاز می‌شوند و با کتاب رشد می‌کنند. در این میان آیین مقدس اسلام بیشترین بهره را از کتاب برده‌ است، چرا که پیامبر عظیم‌الشأن اسلام رسالتش را با فرمان «خواندن» از سوی خداوند آغاز می‌کند و در همین فرهنگ مقدس است که خداوند منان به قلم سوگند یاد می‌کند و معجزه‌ آخرین فرستاده‌اش را یک کتاب قرار داده‌ است.


اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ (علق/۱)
بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید، 

هوالنور

هدف کلی و وسیع پیامبران الهی، همان برقراری عدل و تعادل در تمام شؤون فردی و اجتماعی زندگی بشر است و این هدف به یک معنا زیربنای تمام اهداف دیگر و درخت تناوری است که بقیه، شاخه هایی از آن هستند و همگی از این نقطه سرچشمه می گیرند 


لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط (الحدید/۲۵)

ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند


هـوالنــور


امانت داری یک ویژگی اخلاقی ارزشمند است.

حضرت موسی (ع) را به خاطر امانتداری و قدرتش، در خانه حضرت شعیب پناه دادند

قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْ‌هُ ۖ إِنَّ خَیْرَ‌ مَنِ اسْتَأْجَرْ‌تَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ (قصص/26)

یکی از آن دو [دختر] گفت پدرجان او را [با دستمزد] به کار گیر که او بهترین کسی است که می‌توانی به کار بگیری، هم تواناست و هم درستکار

 

و حضرت یوسف را به خاطر امانت داری و علمش، بر خزانه مصر نشاندند

وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی ۖ فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مَکِینٌ أَمِینٌ (یوسف/54)

و پادشاه گفت: «او را نزد من آورید، تا وى را خاص خود کنم.» پس چون با او سخن راند، گفت: «تو امروز نزد ما با منزلت و امین هستى.»


و حتی رسول خدا (ص) که از سوی خداوند برگزیده شد، مشهور به امانتداری و به محمد امین معروف بود.

السَّلَامُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ أَمِینِ اللَّهِ عَلَى رُسُلِهِ وَ عَزَائِمِ أَمْرِهِ ... (کامل الزیارات، ص 201)